نظریه ورود تصادفی (Random walk) چیست؟
نظریه ورود تصادفی به بازار که در انجمن های علمی جایی برای خود باز کرده مدعی است که تغییرات قیمت …
خانه »
نظریه ورود تصادفی به بازار که در انجمن های علمی جایی برای خود باز کرده مدعی است که تغییرات قیمت یک روند مستقل است و گذشته قیمت یک معیار قابل اعتماد برای تشخیص تغییرات قیمت آینده نیست.مخلص کلام اینکه تغییرات قیمت کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی است.این اصل مبتنی بر فرضیه ی بازار کارا می باشد که بر طبق آن تغییرات قیمت به طور تصادفی و بر اساس ارزش ذاتی اتفاق می افتد.
بر طبق این نظریه بهترین استراتژی در بازار خرید ونگهداری است به جای اینکه تلاش کنیم تا از نوسانات بازار استفاده کنیم. اما تا زمانی که به نظر می رسد درباره ی وجود تصادف در هر بازاری شک وجود دارد خیلی واقع گرایانه نیست که تغییرات قیمت را کاملا تصادفی بدانیم.
این یکی از آن مواقعی است که ثابت می شود که مشاهدات تجربی با تجربیات علمی کارایی بیشتری نسبت به تکنیک های پیچیده آماری دارند وقادر خواهند بود که همه چیز هایی را که کاربر در ذهن دارد ثابت کنند و یا هیچ چیزی را اثبات نکنند.بد نیست به خاطر داشته باشیم که پذیرش تصادف ممکن است تنها یک دفاع دربرابر ناتوانی در درک الگو های رفتاری قیمت باشد.این حقیقت که بسیاری از افراد دارای تحصیلات این رشته قادر به درک الگو های موجود نبوده اند ثابت نمی کند که این الگو ها وجود ندارند.
مباحثات علمی زیادی حول این موضوع برقرار است که آیا روند بازار بیشتر به برداشت های یک تحلیلگر عمومی بازار مرتبط است یا به عملکرد معامله گری که در زمان حاضر جایی که روند بازار کاملا آشکار است دست به معامله می زند.اگر تغییرات قیمت کاملا تصادفی است و هیچ روندی وجود ندارد پس معامله گران چگونه تفاوت میان بازار های کاهشی و بازار های افزایشی را درک می کنند؟در واقع چگونه یک بازار کاهشی حتی در موقعیت ابتدایی می تواند وجود داشته باشد ورفتار آن از یک روند تبعیت کند.
به نظر تردید آمیز است که مدارک آماری حتی در مجموع قادر باشند که نظریه ی ورود تصادفی را اثبات کنند. البته این عقیده که بازار ها تصادفی هستند کاملا به وسیله انجمن های علم تکنیکال رد شده است.اگر بازار ها حقیقتا تصادفی بوند هیچ نوع تکنیک پیش بینی کارایی نداشت.جدای از رد اعتبار دسترسی تصادفی به بازار نظریه ی بازار کارا بسیار به این فرضیه تکنیکی نزدیک است که بازار ها همه چیز را درک ودر قیمت منعکس می کنند.
در نهایت منطقی به نظر می رسد که بپذیریم که هر فرآیندی از نظر کسی که قادر به درک قوانینی که باعث وقوع آن رخداد شده نباشد تصادفی و غیر قابل پیش بینی می رسد.به طور مثال خروجی نوار قلب ممکن است خطوط تصادفی ودرهمی باشند که از فردی که دراز کشیده به دست می آیند.اما برای یک فرد دوره دیده ی پزشکی همه ی آن خطوط معنی دارند و تصادفی نیستند.
عملکرد بازار ممکن است برای آنهایی که برای درک قوانین رفتاری بازار وقت کافی صرف نمی کنند تصادفی به نظر برسد.فریب نظریه ی تصادفی با پیشرفت مهارت های درک اطلاعات از نمودار ها به تدریج رنگ می بازد.این امیدواری برای همه تحلیلگران دنیا وجود دارد.تعدادی از پیشگامان دانشگاه های آمریکا شروع به تحقیق در خصوص رفتار شناسی بازار های مالی کرده اند که مدعی است رفتار های انسانی و ایجاد قیمت بسیار به هم شبیه هستند.